فضیلت روزه
بدان که روزه‌دارای فضیلت و برتری‌های خاصی می‌باشد، چنانکه رسول خدا بنا بر فرموده‌ی پروردگار گفته است: «کلّ حسنة بعشر أمثالها إلی سبعمائة ضعف إلّا الصّیام فإنّه لی و أنا أجزی به» [١] : «هر نیکی ده برابر تا هفتصد برابر خود ثواب دارد جز روزه داشتن، زیرا که روزه برای من است و من خود جزای آن را می‌دهم».
باز فرموده: «و الّذی نفس محمّد بیده لخلوف فم الصّائم أطیب عند الله من ریح المسک، یقول الله عزّ و جلّ إنّما یذر شهوته و طعامه و شرابه لإجلی، فالصّوم لی و أنا أجزی به»[٢]: «سوگند بدان کسی که جان محمد در دست اوست، بوی بد دهان روزه‌دار (که در اثر روزه پدید می‌آید، در روز رستاخیز) پیش خداوند خوش بوتر از رایحه‌ی مشک می‌باشد. خدای عزّ و جلّ می‌فرماید: آروزهای نفسانی و خوردنی و نوشیدنی را به خاطر من (و بنا به دستور من) ترک می‌کند، پس روزه برای من است و من خود پاداش آنرا می‌دهم».
باز رسول خدا (ص) فرموده است: «إنّ الشّیطان لیجزی من إبن آدم مجری الدّم فضیّقوا مجاریه بالجوع»: «بی‌گمان در درون بنی‌آدم جریان می‌یابد (می‌گذرد)، به مانند جریان یافتن خون در رگ، پس شما محل جریان او را به وسیله‌ی گرسنگی روزه تنگ کنید و آنرا ببندید».
به همین خاطر است که نقل نموده‌اند حضرت (ص) به عایشه (رضی الله عنها) فرمود: «پیوسته در بهشت را بکوب». عایشه (رضی الله عنها) پرسید: چه چیزی؟ حضرت (ص) فرمود: «به وسیله‌ی گرسنگی آن را بکوب». [٣]
باز پیامبر (ص) فرموده است: «لو لا أنّ الشّیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا ألی ملکوت السّماء»[٤]: «اگر چنانچه شیاطین قلوب آدمی‌زادگان را احاطه نمی‌کردند و آنرا در بر نمی‌گرفتند، بی‌گمان به ملکوت آسمان می‌نگریستند و آنرا می‌دیدند».

این بود پاره‌ای از فضیلت و برتری روزه.



واجبات روزه
1- رؤیت ماه: بدان که فرا رسیدن ماه رمضان، با رؤیت هلال ماه و به وسیله‌ی شهادت یک نفر عادل ثابت می‌شود، اما رؤیت ماه شوال و فرا رسیدن آن جز با گواهی دو شاهد عادل، ثابت نمی‌شود. اگر هوا ابری بود، حلول ماه رمضان با تکمیل 30 روز ماه شعبان ثابت می‌گردد و اگر قاضی (در موارد فوق) حکم فرا رسیدن ماه را صادر نکرد، پس هر کس مطابق ظنّ غالب خود عمل کند.

2- نیت روزه: واجب است شخص هر شب نیت روزه‌ی فرض ماه رمضان را بیاورد، بنابراین اگر در اولین شب ماه رمضان یک دفعه نیت تمام ماه رمضان را بیاورد کافی نمی‌باشد، همچنین اگر به طور مطلق (:بدون گفتن فرض رمضان)، یا به طور فرض مطلق(:بدون کلمه‌ی رمضان)، نیت آورد باز کافی نمی‌باشد، بلکه تعیین «روزه‌ی فرض رمضان» لازم می‌باشد.
اگر شخصی در شب یوم الشّک، نیّت بیاورد که «فردا روزه می‌باشم، اگر ماه رمضان باشد» روزه‌ی او درست نیست، چون از روی جزم و یقین نیّت نیاورده است.

3- امساک: روزه ‌یعنی خودداری از وصول چیزی به شکم از اول فجر صادق تا غروب خورشید. بنابراین روزه به وسیله‌ی هر نوع خوردنی و نوشیدنی (به طور عمد) و ریختن دارو در بینی و خوردن هر نوع دارویی روزه را باطل می‌کند، اما فصد (رگ زدن) و حجامت (خون گرفتن) و سرمه در چشم کشیدن، روزه را باطل نمی‌کند، همچنین وارد نمودن میل به داخل (قسمت بیرونی) گوش و یا به وسیله‌ی میله چکاندن قطره در آلت تناسلی روزه را باطل نمی‌کند، مگر اینکه چیزی به وسیله‌ی آن به مثانه برسد.
آنچه بدون قصد و اراده وارد شکم شود از قبیل گرد و غبار راه و پریدن مگس و غیره به درون حلق و شکم، روزه را باطل نمی‌کند، همچنین مضمضه و استنشاق اشکالی ندارد، مگر اینکه در گردانیدن آن مبالغه شود که در این صورت روزه باطل می‌شود چون خود شخص مقصر می‌باشد.
اگر فردی در اول روز (هنگام سحری) و یا آخر روز (به هنگام افطار) عمداً چیزی بخورد به گمان آنکه هنوز شب است یا افطار شده است، سپس معلوم شد که روز شده و یا موقع افطار نرسیده است، روزه‌ی او باطل است و باید آن را قضا کند، ولی اگر بدون عمد و از روی فراموشی چیزی بخورد، روزه باطل نمی‌شود.

4- پرهیز از قی و بلعیدن به طور عمد: قی کردن و استفراغ نمودن به طور عمد روزه را باطل می‌کند اما اگر غیر عمدی باشد، اشکالی ندارد به شرط اینکه چیز از آن از راه حلق وارد شکم نشود، همچنین وارد شدن آب و ترشحات بینی به داخل دهان و کندن بلغم از سینه و وارد شدن آن به دهان اشکالی ندارد، آن هم به خاطر رخصت و عمومیت آن، اما اگر وارد دهان شد و بعد آن را از راه حلق بلعید و وارد شکم نمود، روزه را باطل می‌کند.

5- پرهیز از جماع و استمناء: اگر کسی حقیقتاً به طور فراموشی و اشتباه در ماه رمضان با همسر خود جماع نمود روزه او باطل نمی‌شود و کفاره‌ای متوجه او نمی‌گردد.
استمناء و استخراج منی (به صورت عمد و آگاهانه) به هر وسیله‌ای که باشد روزه را باطل می‌کند، مگر اینکه به صورت احتلام و یا به طور فراموشی و اشتباه بوده باشد.
باید دانست کفاره و تاوان جز به وسیله‌ی جماع عمدی، به هیچ چیز دیگری اعم از استمناء و یا خوردن و نوشیدن و غیره واجب نمی‌شود؛ بنابراین کسی در ماه رمضان به طور عمد و با اختیار، با همسر خود جماع کرد، کفاره‌ی آن بر او واجب می‌باشد و این کفاره به ترتیب عبارت است از: نخست آزاد کردن یک برده، سپس اگر آن برایش مقدور نبود، باید دو ماه پشت سر هم (در غیر رمضان و ایام عیدین و ایّام التّشریق) روزه بگیرد و اگر از دو ماه روزه گرفتن عاجز ماند و نتوانست، باید به شصت نفر بینوا (غذای متوسط و عادی) و به هر کدام از آنان یک مُدّ طعام دهد.

اسرار و درجات باطنی روزه
بدان که روزه سه درجه است:
• روزه‌ی عموم، روزه‌ی خصوص و روزه‌ی خصوص الخصوص. اما روزه‌ی عموم عبارت است از بازداشتن شکم از خوردن و نوشیدن و خودداری از عمل جنسی.
• روزه‌ی خصوص عبارت است از بازداشتن چشم و گوش و دست و پا و دیگر اعضا و جوارح بدن از گناه.
• روزه خصوص الخصوص، عبارت است از نگاه داشتن دل از آرزوها و تمایلات پست و اندیشه‌های نامشروع دنیوی و به طور کلی بازداشتن آن از هر چیزی غیر از خدا و روز آخرت. این نوع روزه به وسیله‌ی اندیشیدن درباره‌ی هر چیزی غیر از خدای متعال و روز آخرت و به وسیله مشغول ساختن دل به دنیا و امور دنیوی، به جز آن‌هایی که در رابطه با دین می‌باشند، باطل می‌شود، پیامبر (ص) می‌فرماید: «پنج چیز روزه‌ی شخص روزه‌دار را باطل می‌کنند: دروغ گفتن، غیبت کردن، سخن‌چینی، سوگند به ناحق و نظر شهوت‌انگیز».
بنابراین در روزه‌ی خواص، باید اعضا و جوارح از معاصی محفوظ شوند.

آنچه در وقت افطار باید رعایت شود
1- لازم است شخص روزه‌دار در حین افطار از خوردن غذای حلال زیاده‌روی نکند به گونه‌ای که شکمش را پر از مواد خوردنی و نوشیدنی کند، چرا که هیچ ظرفی نزد خداوند، مبغوض‌تر و ناپسندتر از معده‌ای که مملوّ از غذا شده باشد نیست، هرچند که از غذای حلال پر شده باشد.
2- باید پس از افطار دل او در میان خوف و رجا باشد که آیا روزه‌ی او مقبول آستان حق تعالی شده است یا اینکه جز گرسنگی و تشنگی و رنج و زحمت چیز دیگری نصیب او نشده است؟ چنانکه در حدیث آمده است: «چه بسا روزه‌دار جز گرسنگی و تشنگی، بهره‌ای از روزه‌اش برنمی‌گیرد».
بدیهی است روزه تنها منحصر به خودداری از خوردن و نوشیدن نیست، بلکه باید خودداری از نظر شهوت‌انگیز و اجتناب از غیبت کردن و پرهیز از سخن‌چینی و دروغگویی را بر خودداری از خوردن و نوشیدن، مقدم دارد، چون همه‌ی آن‌ها باطل‌کننده‌ی روزه هستند.

روزه‌ی مستحب
بدان که مستحب بودن روزه در بعضی از روزهای فاضل و بزرگ مورد تأکید می‌باشد، بنابراین در هر سال، هر ماه و هر هفته، بعضی از روزها دارای فضیلت می‌باشند و آن‌ها عبارتند از:

1- روزهای فاضل در سال، بعد از روزهای ماه رمضان عبارتند از: روز عرفه و عاشورا، ده روز اول ذی‌الحجه، ده روز اول محرم و تمام ماه‌های محرم که همه‌ی آن‌ها محل استحباب روزه می‌باشند چنانکه در حدیث آمده است: «رسول خدا (ص) در ماه شعبان، بسیار روزه می‌گرفت تا حدی که گمان برده می‌شد که در ماه رمضان است». همچنین آمده است که رسول خدا (ص) فرمود: «یک روز روزه از ماه رمضان، بهتر از سی روز روزه است در غیر ماه رمضان و روزه‌ی یک روز از ماه حرام بهتر از سی روز روزه است در غیر ماه حرام».
باز آمده است: «هر کس روزهای پنجشنبه و جمعه و شنبه‌ی ماه حرام را روزه بگیرد، خداوند ثواب عبادت هفتصد سال را برای او ثبت می‌فرماید».
ماه‌های فاضله عبارتند از: ذوالحجه، محرم، رجب و شعبان و ماه‌های حرام عبارتند از: ذوالقعده، ذوالحجه، محرم و رجب که ذوالقعده به تنهایی از ماه‌های حرام است، اما ذوالحجه، محرم و رجب از هر دو طرف می‌باشند (یعنی هم از ماه‌های فاضله هستند و هم از ماه‌های حرام).

2- روزهای فاضلی که در طول ماه تکرار می‌شوند، عبارتند از: اول و وسط و آخر ماه، مراد از وسط «أیّام البیض» یعنی روزهای سفید است که عبارتند از سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه.

3- روزهای فاضلی که در هفته تکرار می‌شوند عبارتند از: روزهای دوشنبه، پنجشنبه و جمعه.

صوم الدّهر، شامل همه‌ی این‌ها می‌شود اما راجع به صوم الدّهر یعنی روزه‌ی تمام سال، در میان فقهای دینی اختلاف است به طوری که عده‌ای آن را نمی‌پسندند به این دلیل که رسول خدا (ص) فرموده است: «بهترین روزه، همان روزه برادرم داود می‌باشد که یک روز، روزه می‌گرفت و یک روز نمی‌گرفت و افطار می‌کرد». و شاید اشاره به این روزه‌ی داوود باشد که رسول خدا (ص) می‌فرماید: «کلیدهای خزاین دنیا و گنج‌های زمین بر من عرضه شدند و من آن‌ها را رد کردم و نپذیرفتم و گفتم: یک روز گرسنه می‌شوم و یک روز سیر، زمانی که سیر باشم تو را حمد و ستایش می‌گویم و وقتی گرسنه باشم به سوی تو تضرع و زاری می‌کنم».
روایت شده است که پیامبر اکرم (ص) جز ماه رمضان، هرگز یک ماه کامل روزه نمی‌گرفت.

پانوشتها
-----------------------------------------
١ – روایت از حدیث ابوهریره.
٢ – این حدیث نقل شده است از قسمتی از حدیث: «و الذی نفس محمد ...» از حدیث ابوهریره.
٣ – عراقی در پاورقی متن احیاء در مقابل این روایت می‌گوید: «اصل و اساسی برای آن نیافتم».
٤ – روایت از احمد از حدیث ابوهریره.